اقتصاد۲۴- شیوا سپهری: نابرابری اقتصادی به تفاوتهای درآمد و ثروت افراد در مقیاس یک کشور یا جهان اشاره دارد. بهعنوانمثال، مجله فوربز تا سال ۲۰۲۴ تعداد ۲۷۸۱ میلیاردر در جهان را برشمرده است. در همین حال، بانک جهانی تخمین میزند که بیش از ۷۰۰ میلیون نفر در سراسر جهان با کمتر از ۲.۱۵ دلار در روز زندگی میکنند. البته این رقم در مقایسه با رقم مشابه آن در سال ۱۹۹۰ بهبود زیادی را نشان میدهد. چنانکه در آن زمان بیش از ۱.۹ میلیارد نفر در فقر شدید زندگی میکردند و تنها ۲۶۹ میلیاردر در جهان وجود داشت. در طول ۳۰ سال گذشته، ثروت جهانی افزایش یافته و بهطورکلی، استانداردهای زندگی بهبود یافته است.
درک نابرابری اقتصادی
اساس نابرابری اقتصادی مربوط به توزیع ثروت در جامعه و و قیاس درآمدی میان افرادی با کمترین درآمد چقدر و افرادی با بالاترین درآمد است. جنبه روانشناختی نابرابری اقتصادی از اهمیت ویژهای برخوردار است. مردم اصولاً خودشان را با دیگران مقایسه میکنند. رضایت مردم از درآمد یا ثروتشان تنها به قدرت خرید مردم بستگی ندارد، بلکه به مقایسه آن با درآمد و ثروت دیگران وابسته است.
آیا برابری اقتصادی مطلوب است؟
بیشتر مردم موافقند درآمد هر فرد باید بر اساس شایستگیاش باشد و این امر توضیح میدهد که چرا فردی که تحصیلات یا مهارتهای کمتری دارد نسبت به کسی که در دانشگاههای برتر تحصیل کرده، حقوق کمتری میگیرد.
نابرابری اقتصادی چگونه اتفاق میافتد؟
اصلیترین جنبه نابرابری اقتصادی، احساس تبعیض در جامعه است. وقتی متوجه میشویم دیگران بیشتر از ما ثروت دارند، بهویژه وقتی که شبیه ما هستند، احساس بدی پیدا میکنیم. در عینحال مردم به انگیزههایی برای سخت کار کردن نیاز دارند. به عبارت دیگر مردم به شایستهسالاری اعتقاد دارند؛ به این معنا که بتوانند نه از طریق امتیاز و رانت بلکه از طریق کار و تلاش به ثروت و جایگاه دست یابند.
با اینحال نابرابری فرصتها نیز یکی از موضوعات مهم مربوط به نابرابری اقتصادی است. اگر فردی در یک خانواده متوسط یا مرفه به دنیا بیاید دسترسی بیشتری به آموزش و بهداشت دارد تا فردی که در یک خانواده فقیر به دنیا بیاید. در واقع نابرابری فرصتها مساله مهمتر و ریشهای تری نسبت به نابرابری اقتصادی است. با اینحال نابرابری اقتصادی به هر شکلی که اتفاق بیفتد، پیامدهای آن در زندگی بسیار مهم است. به مثال زیر توجه کنید.
شکاف ثروت نژادی در آمریکا
در آمریکا سفیدپوستها دسترسی و فرصتهای بیشتری به امکانات جامعه دارند. این موضوع منجر به شکاف اقتصادی نژادها در این کشور شده است. اعداد زیر توسط فدرال رزرو منتشر شده است.
خانوادههای سفیدپوست: میانگین ثروت: ۱۸۹,۱۰۰ دلار، متوسط ثروت: ۹۸۰,۵۰۰ دلار
خانوادههای سیاهپوست: میانگین ثروت: ۲۴,۱۰۰ دلار، متوسط ثروت: ۲۷۰,۳۰۰ دلار
خانوادههای اسپانیاییتبار: میانگین ثروت: ۳۶,۱۰۰ دلار، متوسط ثروت: ۱۶۵,۵۰۰ دلار
کدام کشور بیشترین نابرابری اقتصادی را دارد؟
برزیل تاکنون رکورد بیشترین نابرابری اقتصادی را تا سال ۲۰۲۴ از آن خود کرده است و ضریب جینی در این کشور ۵۲.۹ است. کلمبیا، آنگولا و پاناما نیز با سطوح بالای نابرابری اقتصادی مواجه هستند. در این رده بندی آمریکا در رتبه ۲۸ نابرابری اقتصادی قرار دارد و ضریب جینی آن ۳۹.۷ است.
نابرابری اقتصادی چگونه اندازهگیری میشود؟
نابرابری اقتصادی با ضریب جینی که یک شاخص کمی است اندازه گیری میشود که تفاوت ثروت در یک کشور را میسنجد. ضریب جینی صفر نشاندهنده جامعهای کاملاً برابر است و ضریب جینی ۱ (یا ۱۰۰ درصد) نشاندهنده جامعهای کاملاً نابرابر است که در آن یک فرد تمام ثروت را در اختیار دارد. معمولاً جوامع بین این طیف قرار میگیرند.
نابرابری اقتصادی و سلامت
بسیاری از فقرا به شرایط مناسب درمانی دسترسی ندارند. گاهی کارگران مجبور انجام کارهای سخت و زیان آور هستند که تاثیرات جبران ناپذیری بر سلامتی آنان دارد. مشکلات نبود بیمه درمانی برای افراد از جمله مسائلی است که افراد کمتر برخوردار جامعه با آن مواجه هستند.
حل نابرابری اقتصادی
حل نابرابری اقتصادی تبدیل به یکی از معضلات جهان شده است و برخی معتقدند کشورها باید عناصر بیشتری از مدل نوردیک را اتخاذ کرده و شبکه ایمنی اجتماعی خود را تقویت کند. البته برخی دیگر نیز این مدل را سوسیالیستی میدانند و مدل سرمایهداری را ترجیح میدهند. آنها اعتقاد دارند که به جای مالیات گیری برای پر کردن این شکافها باید از طریق کارهای خیریه خصوصی اقدام کرد.
با اینحال یک مطالعه آکادمیک در سال ۲۰۱۸ نشان داده که ترکیبی از مالیاتها و کمکهای خیریه برای برآورده کردن نیازهای یک جامعه ضروری است. در واقع اکثر مردم حاضرند مالیات بپردازند، اما در مورد اینکه چقدر حاضرند برای کاهش نابرابری اقتصادی مالیات بدهند، تفاوت نظر دارند.
چرا نابرابری اقتصادی برای جامعه مشکلساز است؟
کشورهایی با سطوح بالای نابرابری درآمدی ممکن است جمعیت زیادی داشته باشند که در فقر زندگی میکنند و این امر پیامدهای منفی برای بهداشت عمومی و افزایش جرم و جنایت دارد. علاوه بر این، سطوح بالای نابرابری میتواند انسجام اجتماعی را کاهش دهد؛ منجر به قطبیشدن سیاسی شود و رشد اقتصادی را آسیب بزند. این مشکلات حتی میتواند برای اعضای نسبتاً مرفه جامعه نیز اثرات منفی داشته باشد.
نتیجهگیری
نابرابری اقتصادی موضوع پیچیدهای است. شاید سطحی از نابرابری طبیعی باشد. اما نیروهای اجتماعی ممکن است شرایط زندگی آنها را تعیین کرده و نابرابریهای آنها را حتی بیشتر کنند. مساله عدالت و برابری فرصتها ذیل موضوع نابرابری اقتصادی نهفته است و میزان طبیعی، اجتنابناپذیر، قابلقبول یا حتی مطلوب بودن آن را تعیین میکنند.