صفحه اصلی > فرهنگی : تاثیر فرهنگ‌های مختلف بر جوامع

تاثیر فرهنگ‌های مختلف بر جوامع

تاثیر فرهنگ‌های مختلف بر جوامع

حرکت جوهری که منجر به رسیدن به یک مطلوب می‌شود، در پاسخ به چیستی فرهنگ به عنوان یک بایسته و نبایسته شکل می‌گیرد. این حرکت جوهری و تحولی که در فرآیند آن رخ می‌دهد، به طور خاص در فلسفه فرهنگ نقش دارد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم – مریم مرتضوی؛ در فلسفه فرهنگ سه نکته اساسی وجود دارد که باید به آن دقت شود. در این مقاله ابتدا، چیستی فلسفه فرهنگ به طور خاص در سه ساحت متفاوت بررسی می‌شود. نخستین نکته این است که در عرصه فلسفه فرهنگ، این مفهوم به عنوان یک بایسته و نبایسته در نظر گرفته می‌شود. در نگاه اسلام، فلسفه فرهنگ ریشه در ارزش‌های دینی دارد و تعریف روش زندگی را بر اساس آموزه‌های اسلامی شکل می‌دهد. زمانی که از فرهنگ اسلامی صحبت می‌کنیم، ریشه این نگاه به این امر بازمی‌گردد که از منظر اسلام چه بایسته‌ها و نبایسته‌هایی را برای نحوه زندگی انسان‌ها تعریف می‌کنیم. این بایسته‌ها و نبایسته‌ها مانند یک الگویی برای فرهنگ اسلامی عمل می‌کنند.

در این راستا، فلسفه صدرایی می‌تواند کمک کند تا این بحث به طور دقیق‌تر بررسی شود. حرکت جوهری که منجر به رسیدن به یک مطلوب می‌شود، در پاسخ به چیستی فرهنگ به عنوان یک بایسته و نبایسته شکل می‌گیرد. این حرکت جوهری و تحولی که در فرآیند آن رخ می‌دهد، به طور خاص در فلسفه فرهنگ نقش دارد.

فرهنگ به مثابه بودن و نبودن

نکته دیگری که در بررسی چیستی فلسفه فرهنگ مطرح است، فرهنگ به عنوان بودن و نبودن است. در این ساحت به طور مشخص، تفاوت‌های عمیقی بین «بودن» و «هست» وجود دارد. «بودن» از یک کلیت بزرگ صحبت می‌کند و به نوعی از یک جهان کلی و عمومی به عنوان مبنای فرهنگ استفاده می‌شود، در حالی‌که «هست» به طور خاص به یک موجود اجتماعی و خرد اشاره دارد. در این عرصه، فرهنگ به عنوان یک امر هویت‌ساز مطرح می‌شود که می‌تواند بودن‌ها و نبودن‌ها را شکل دهد.

در این میان، به طور خاص، فرهنگ نه تنها از منظر اجتماعی بلکه از منظر فلسفی به عنوان هویت‌ساز و هویت‌سازی شناخته می‌شود. به عبارت دیگر، یک مفهوم بنیادی در فرهنگ این است که همچون عبارت «لا اله الا الله» یک امر را اثبات می‌کند و یک امر را نفی می‌کند.

این اثبات و نفی، به طور ویژه در اسلام در راستای آموزه‌های قرآن و عترت نقش دارد و این امر هویت‌ساز است. در حقیقت، فرهنگ اسلامی به عنوان یک بایسته و نبایسته، نقش تعیین‌کننده‌ای در تعریف الگوی مطلوب برای زندگی دارد.

فرهنگ به مثابه هست و نیست

سومین ساحت فلسفه فرهنگ به مثابه «هست» و «نیست» است. در این دیدگاه، فرهنگ از یک نظر به طور نسبی در جوامع مختلف تعریف می‌شود. به طور مثال، فرهنگ اسلامی در ایران، مالزی و ترکیه ممکن است تفاوت‌های قابل توجهی داشته باشد. این امر باعث می‌شود که فلسفه فرهنگ از نظر تحلیلی نیز نیاز به بررسی دقیق‌تری داشته باشد.

در اینجا باید توجه داشت که فرهنگ به عنوان یک امر اجتماعی، ارتباط نزدیکی با منابع و نیروهای اجتماعی دارد و در جوامع مختلف به طور خاص و نسبی شکل می‌گیرد.

در دوران پیشین، دین و فرهنگ در بسیاری از جوامع به عنوان دو مقوله‌ مشابه دیده می‌شدند، به ویژه در دوران ظهور ادیان الهی و تصرف انبیا الهی. در این دوران، دین به عنوان منبع اصلی فرهنگ و روش زندگی مطرح بود، اما با گذشت زمان و به ویژه با مواجه شدن جوامع اسلامی با فرهنگ مدرن و غربی، ماهیت فرهنگ تغییر کرد. فرهنگ دیگر تنها به دین و آموزه‌های آن محدود نمی‌شد و به ویژه در دوران معاصر، تفاوت‌های بسیاری در ماهیت و نحوه زندگی در جوامع اسلامی شکل گرفت.

فرهنگ و فضای دوم: تأثیرات فضای مجازی بر هویت‌های اجتماعی

با ظهور فضای مجازی، فرهنگ به طور قابل توجهی دچار تغییرات شگرفی شده است. به ویژه فضای مجازی به عنوان یک فضای دیجیتال جدید، در حال شکل‌دهی به ماهیت‌های فرهنگی و اجتماعی است. این فضا به طور مستمر با جهان واقعی تعامل می‌کند و فرهنگ‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

رسانه‌ها و سامانه‌های تبلیغاتی در این فضا از کدهای اقناعی استفاده می‌کنند که قادرند ذهنیت‌ها و رفتارهای افراد را تغییر دهند. این تغییرات به ویژه در نسل‌های جوان، که تحت تأثیر فضای مجازی قرار دارند، به وضوح قابل مشاهده است.

چنین فضایی نه‌تنها به شکل‌دهی به هویت‌های فردی کمک می‌کند، بلکه به طور گسترده‌ای بر هویت‌های اجتماعی و فرهنگی تأثیر می‌گذارد. در این فضا، تبلیغات و تولیدات رسانه‌ای با استفاده از کدهای اقناعی تلاش می‌کنند تا ذهن افراد را تحت تأثیر قرار دهند و آن‌ها را به سمت رفتارهای خاصی سوق دهند. این تبلیغات در دنیای مدرن به ویژه در فضای مجازی، غالباً با ایجاد ذهنیت‌های کلیشه‌ای و انحصار ذهنی، تلاش می‌کنند تا افراد را به سمت مصرف بیشتر و پذیرش یک الگوی خاص مایل کنند.

فرهنگ دو فضایی و هویت‌های ترکیبی

در دنیای معاصر، افرادی که هم‌زمان در دو فضا یعنی فضای فیزیکی و فضای مجازی زندگی می‌کنند، با پدیده‌ای به نام «هویت دو رگه» روبه‌رو هستند. این پدیده به ویژه در نسل‌های جدید به وضوح قابل مشاهده است.

بسیاری از این افراد از یک فرهنگ دو فضایی که ترکیبی از هویت‌های مختلف است، برخوردارند. این هویت‌ها به ویژه در شرایطی که فرد نمی‌تواند هویت خود را به طور مشخص تعریف کند، به هویت‌های نامعین و ناپایدار تبدیل می‌شوند.

در اینجا، دو نوع هویت مطرح می‌شود: هویت‌های مقاومتی و هویت‌های مشروعیت یافته. هویت‌های مقاومتی به عنوان هویت‌هایی شناخته می‌شوند که استقامت دارند و در مقابل تغییرات و تحولات فرهنگی مقاومت می‌کنند. این هویت‌ها قادرند بر اصول و ارزش‌های خود تأکید کنند و در برابر جریان‌های غالب فرهنگی مقاومت نشان دهند.

هویت‌های مشروعیت یافته نیز هویت‌هایی هستند که بیشتر تحت تأثیر هنجارها و الگوهای اجتماعی و فرهنگی روز قرار دارند و به طور خاص به تبعیت از آن‌ها می‌پردازند.

تحولات فرهنگی در دنیای دو فضایی

فرهنگ به عنوان یک مقوله پیچیده و چندلایه، تحت تأثیر فضای دوگانه فیزیکی و مجازی قرار دارد. این تأثیرات می‌تواند چهار چرخش اساسی در فرهنگ ایجاد کند:

  • چرخش از عدالت فردی و شخصی به عدالت فراگیر و اجتماعی.
  • چرخش از حکمرانی دستوری و سلسله‌مراتبی به حکمرانی سیستمی و افقی.
  • چرخش از عدالت مبتنی بر حسرت و تعصب به عدالت مبتنی بر هوش و اقدام.
  • چرخش از عدالت گفتمانی به عدالت محقق شده.

این تغییرات و تحولات می‌تواند در بستر فناوری‌های نوین، از جمله هوش مصنوعی و فضای مجازی، به یک واقعیت گسترده‌تر تبدیل شود که در آن فرد و جامعه به طور هم‌زمان در حال تغییر و تحول هستند. این ظرفیت‌های نوین در دنیای دیجیتال می‌توانند زمینه‌ساز شکل‌گیری یک حکمرانی محاسباتی و هوشمند باشند که نه تنها به صورت گفتمانی بلکه به طور واقعی تحقق پیدا می‌کند.

جهت کسب اطلاعات بیشتر لینک زیر را بررسی کنید:منبع

مقالات مرتبط

نخبگان ایرانی داخل و خارج کشور حمایت می‌شوند

تهران- ایرنا- مدیرعامل بنیاد فرهنگی البرز گفت: این بنیاد به عنوان موقوفه…

25 آذر 1403

دیدگاهتان را بنویسید