عباس کیارستمی، سینماگر نامور ایرانی که توانست به تنهائی طی سالها پرچم سینمای ایران را درشماری از جشنوارههای معتیر سینمائی جهان افراشته نگهدارد، در روز ۲۱ ژوئن سال ۱۹۴۰ در تهران به دنیا آمد. او که در ١٨ سالگی پس از پیروز شدن در کنکور دانشگاه هنرهای زیبای تهران، خانه پدری را ترک کرد و برای امرار معاش به عنوان مأمور راهنمائی-رانندگی به کار پرداخت. اما در سالهای ۶۰ توسط شرکت “تبلی فیلم” استخدام شد و ۱۵۰ فیلم تبلیغاتی برای این شرکت ساخت. کیا رستمی همچنین تا پایان دهه ۶۰ تیزر فیلمهایی چون قیصر ساختهٔ مسعود کیمیایی و طرح کتابهای کودکان را انجام داد.
عباس کیارستمی از سال ۱۳۴۶، در سازمان تبلیغاتی “نگاره”، به طراحی و ساختن تیتراژ فیلم پرداخت که نخستین آنها تیتراژ فیلم وسوسهٔ شیطان ساختهٔ محمد زرین دست بود. طراحی پوستر و ساخت تیتراژ فیلمهای قیصر و رضا موتوری ساختهٔ مسعود کیمیایی را او انجام داد.
او در سال ۱۹۶۹ بخش سینمای “کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان” را برپا نهاد و شماری فیلم کوتاه از جمله “نان و کوچه” را ساخت که گرچه نخستین فیلمش بود اما همان تعمق برفلسفه زندگی را که بستر همه آثار بعدش را میساخت در خود داشت؛ سپس کیارستمی در سال ۱۹۷۴، نخستین فیلم بلند خود “مسافر” را ساخت که از جذبه ویژهای برخوردار است.
عباس کیارستمی فیلم های بسیاری در کارنامه خود دارد که همه آنها در شماری از کشورها به نمایش در آمده اند و در فرانسه نیز “دی وی دی” آنها به بازار آمده است.
عباس کیا رستمی پس از سرشناس شدن، علیرغم همه دشواریهای فیلم سازی در ایران، در این کشور ماند چون باور داشت سینمای او غربت را برنمیتابد؛ این مانع نشد که بعدها در سال ۲۰۱۰ فیلم “کپی برابراصل” را نه تنها در بیرون از کشور بسازد بلکه از هنرپیشهای حرفهای چون “ژولیت بینوش” استفاده کند. او بار دیگر در سال ۲۰۱۲، آخرین فیلم بلند خود “مثل یک عاشق” را در ژاپن و به زبان ژاپنی ساخت.
او در گفتگوئی که با من در سال ۲۰۱۲ پیرامون این فیلم انجام داد، به این پرسش پاسخ میداد که چرا به جای کشوری که محدویت های زبانی اش کمتر از ژاپن می توانست باشد، ژاپن را برگزیده است ؟ عباس کیا رستمی، پس از نمایش فیلمش در فستیوال “کن”، به نبود ضمانت اجرائی مجوز فیلم در ایران اشاره کرد و آنرا دلیل ساختن فیلمش در خارج دانست؛ او گفت به احتمال زیاد مادام که شرایط به این شکل باشد تصور نمیکند در ایران فیلم بسازد و همین گونه هم شد.
کیارستمی علاوه بر سینما در زمینه های دیگر هنری از جمله شعر، عکاسی، چیدمان، موسیقی، طراحی گرافیک، طراحی و نقاشی نیز فعال بود.
سبک کیارستمی
کیارستمی به ظاهر فیلمهای ساده میساخت اما فیلمهایش پر از عمق بود و به سادگی ساخته نمی شد. به شکلی که با دیدن دوباره آنها بیننده با ظرافت دید او و هدفش از ساختن پارهای از صحنهها آشنا میشد. جستجوی معنای زندگی یکی از تمهای مهم فیلمهای او را تشکیل می دهد.
کیارستمی نشان میداد که زندگی واقعی به مراتب کُمیک تر و باور نکردنیتر از داستانهای تخیلی است. این نگاه در شماری از فیلمهای آغاز کار وی به خوبی دیده می شد. او که به شدت به “چارلی چاپلین” و سبک وی عشق می ورزید پیوندی ناگسستنی با سینمای “نیو رآلیست” ایتالیا داشت.
بنا براین، مینی مالیسم، استفاده از کودکان در نقشهای اول و قهرمان داستان، سبک مستندگونه، بهرهگیری از فضاهای روستایی، استفاده از نابازیگران، شاعرانگی و نیز دیالوگهای فلسفی و به ویژه پرهیز از رودر رویی شخصیتها و به ویژه با استفاده از اتومبیل، برخی از ویژگیهای فیلمهای کیارستمی را تشکیل می دهند.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
تأثیر دوگانه کیارستمی: در ایران و در صحنه بینالمللی
در ایران، گرچه فیلم هایش مخاطب زیادی نداشت و چندان دیده نشدند، اما دانشجویان سینما و سینماگران جوان پس از شهرتی که او در جهان به دست آورد، به گونه ای از سبک وی پیروی کردند و شماری هم موفق شدند. یکی از مثالهای بسیار خوب، فیلم “سوگ” ساخته “مرتضی فرشباف” کارگردان جوان ایرانی بود که فیلم خود را براساس داستانی ساخت که فیلم کوتاه آن در کارگاههایی که عباس کیا رستمی در سالهای اخیر بسیار در ایران و در جهان برپا می کرد، زیر نظر وی ساخته بود. این فیلم در عین حال از استعداد خود کارگردان هم سخن می گفت.
در بیرون از کشور، کیا رستمی سبکی را دوباره زنده کرد که به دوران “نیو ریالیسم ایتالیا” بازمیگشت که در آن رخدادهای زندگی باز گو می شد و کودکان در آن نقش مهمی داشتند. بنا براین به شکل خود آگاه ویا نا خودآگاه این سبک دوباره باب شد و شماری ازآن پیروی کردند. یکی از موفقیت سینمای ترکیه را می بایست مدیون پیروی از سبک کیارستمی دانست.
سبکی که برایش نه تنها ناموری به دنبال آورد بلکه جوایز بزرگ سینمایی را هم نصیبش کرد. کیارستمی تا کنون ۵ بار نامزد دریافت جایزه نخل طلای جشنواره فیلم “کَن” شده است که سرانجام در سال ۱۹۹۷ در پنجاهمین دوره جشنواره فیلم کَن، برای فیلم “طعم گیلاس” به وی داده شد.
کیا رستمی می گفت: «اگر درختی را که ریشه در خاک دارد از جایی به جای دیگر ببرید، آن درخت دیگر میوه نمیدهد و اگر بدهد آن میوه دیگر به خوبی میوهای که در سرزمین مادریاش میتواند بدهد نیست. این یک قانون طبیعت است. فکر میکنم اگر سرزمینم را رها کرده بودم درست مانند این درخت شده بودم».
جهت کسب اطلاعات بیشتر به این منبع مراجعه کنید:منبع