خاطرات هاشمی رفسنجانی ۸ شهریور ۱۳۸۰
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»: اکبر هاشمی رفسنجانی با دو دوره ریاست جمهوری ایران، سابقه ریاست مجلس و ریاست مجمع تشخیص مصلحت و بسیاری مناصب مهم دیگر، از مهمترین شخصیتهای تاریخ معاصر ایران به شمار میرود.
«انتخاب» هر شب خاطرات روزنوشت هاشمی را منتشر میکند.
۸ شهریور ۱۳۸۰: بعد از نماز صبح، تا آمدن صبحانه و همراهان، به مطالعه گزارشها و کتاب روابط آمریکا و ایران و گزارش عملکرد مرکز اسناد، کتابخانه موزه رییسجمهور در رفسنجان گذشت. مراجعه مردم به موزه زیاد است؛ روزانه حدود دو هزار نفر، به علاوه مردمى که براى استفاده از فضاى سبز و رستوران و خدمات مراجعه مىکنند.
به سوى میمند حرکتکردیم. از راویز گذشتیم و به دره پاقلعه رسیدیم. آقاى حسین مرعشى، استاندار سابق کرمان در ماشین من بود و توضیحات مىداد. اطلاعاتش خوب است. پس از گذشت از روستاى زلیه، از روستاى سرخون عبورکردیم. جمعى از مردم کنار ماشین آمدند. از خشکسالى خیلی ناراحتند وگفتند، اکثر مردم مهاجرتکردهاند؛ وضعىکه اکثر روستاهاى کوهستانى منطقه دارند. در ادامه مسیر، با یکى از دامداران منطقه صحبت کردم. گفت، حتى بخشى از آب شرب دامها را با تانکر مىآورند.
در مسیر، امام جمعه و فرماندار و نماینده شهربابک، به ما ملحق شدند و با هم به دهستان میمند رفتیم. جاى بسیارجالبى است. صدها خانه در کوهها کنده شده؛ با نظم مناسب و صحبت از دو هزار یا ده هزار سال سابقه تاریخى است. در مسجد و حسینیه آن که مثل خانهها در کوه کنده شده، نشستیم.
جمعى از بقایاى مردم و اکثراً پیر میمند، جمع شدند. شخصى معمم به اسم [شیخ محمودمدیح]مکتبى- که هفتاد و پنجساله است- توضیح مىداد. صاحب یک خانه است. پدرش هم مکتبدار بوده و آیات سرگذشت [قوم]عاد و ثمود قرآن را با میمند منطبق مىکرد وگفت، اهل میمند، بهخاطر فرهنگ بالا، بدون زور و تحمیل اسلام را پذیرفتهاند. گفته شد، به خاطر فشارى که در دوران مبارزه، در یزد توسط ساواک بر او اعمال شده، به خاطر ناراحتىها و اضطرابها، از ازدواج محروم شده است. دو سه پیرزن هشتاد ساله را در خانهشان دیدیم؛ فقیرند و تحت سرپرستىکمیته امداد امام و بچههایشان مهاجرت کردهاند.
حمام قدیمى میمند را هم دیدیم که درکوهکنده شده و با گذشت هزاران سال، بناها سالم مانده است. ارزش بسیار بالایی براى صنعت گردشگری دارد و باید به دنیا معرفى شود. گفتند، اکثر روستاهاى دهستان، از سکنه نیمه خالى شده است. جمعى گردشگر داخلى هم آنجا آمده بودند و تعدادی تقاضاى کمک و شغل داشتند.
به محلکارخانه در دست احداث مس خاتونآباد رفتیم. [آقای مسعود محمودی]، استاندار [کرمان]و آقای [عبدالرضا]هاشمزایى و مدیران هم آمده بودند؛ توضیحات دادند. با کلنگزنى من در سال ۱۳۷۳ آغاز شده است. چینىها، فاینانسکردهاند. چند سال راکد بوده و اخیراً فعال شده و سال آینده تمام مىشود.
در فاز اول، ۸۰ هزار تُن مس تولید مىکند و در فاز دوم به ۲۴۰ هزار تُن مىرسد؛ با استفاده از معدن مس میدوک که در نزدیکى کارخانه است. استحصال آن هم با حضور من در سال ۱۳۷۲ شروع شده است و سال آینده کُنسانتره آن به دست مىآید. دشت خاتونآباد -اشتران سابق- به خاطر داشتن منابع آب، براى این صنعت انتخاب شده و بخشى از آب مس سرچشمه هم از اینجا - با ارتفاع ۹۰۰ متر- پمپاژ مىشود. در جریان بازدید، به سئوالاتم پاسخ دادند. با تکنولوژى فنلاندىها بهنام «فلش» ساخته مىشود. کوره آن را از داخل دیدم؛ جالب است.
پس از نماز و ناهار و استراحت، باکارکنان دیدار سرپایى داشتیم و مصاحبهاى انجام دادم. به سوى فرودگاه یزد- از راه شهربابک، برات، مروست و مهریز- حرکتکردیم. به خاطر دیدن منطقه، این مسیر انتخاب شده. نماینده و فرماندار شهربابک، براى توضیح، در ماشین من بودند. دشت مروست و دشت رباط، خیلى وسیع و بایر و بىآب است. بین شهربابک و بیرون منطقه رباط، چاههاى آرتزین دارد.
در هواپیما، آقاى [عبدالرضا]هاشمزایى، [مدیرعامل شرکت ملی صنایع مس]و در کرمان، آقاى [مسعود]محمودى، [استاندار]، از فشارى که از سوى قوه قضاییه بر مدیریت اجرایى وارد مىشود، شکایت کردند. غروب به تهران رسیدیم.
نوشته شده توسط : saeed پنجشنبه 11 دی 1348 ساعت 03:30:00